.::. عشقولانه .::.

 

از کوچه های حادثه به آرامی می گذرم ، با دستهایم چشمانم را محو می کنم تا ببینم آن کوچه بن بست تنهایی عشق را

 

من مانده ام و یک برگه سفید

یک دنیا حرف نا گفتنی

و یک بغل تنهایی و دلتنگی...
... ... ...
درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود

در این سکوت بغض آلود

قطره کوچکی هوس سرسره بازی می کند

و برگ سفیدم

عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!

عشق تو نوشتنی نیست...

در برگه ام , کنار آن قطره

یک قلب کوچک می کشم
و , وقت تمام است

برگه ها بالا

 

 

 

نـه اینکـه زانــو زده باشـم

نــــه

فـقـط
... ... ...
تـــنهــایـى

سـنگیـن است

 

یه آدمایی هستن که همیشه با حوصله جواب اس ام اساتو میدن...
هروقت ازشون بپرسی چطوری؟ میگن خوبم..
وقتی میبینن یه گنجشک داره رو زمین دنبال غذا میگرده,
راهشون رو کج میکنن از یه طرف دیگه میرن که اون نپره...
...
همینایی که تو سرما اگه یخ ام بزنن, دستتو ول نمیکنن بزارن تو جیبشون...
آدمایی که از بغل کردن بیشتر آرامش میگیرن تا از س ک س
اونایی که تو تلفن یهویی ساکت میشن
اینایی که همیشه میخندن
اینایی که تو چله زمستون پیشنهاد بستنی خوردن میدن
همونایین که براتون حاضرن هرکاری بکنن
اینا فرشتن ...
تو رو خدا اگه باهاشون میرید تو رابطه, اذیتشون نکنین ...
تنهاشون نزارین ؛ داغون میشن ... !!!

 

 

از بچگی بهمون میگفتن از کسی نترس فقط از خدا بترس
در حالی که باید می گفتن از همه بترس به جز خدا......................

 

چشمان زلالت برای کدام بهار بارانیست ؟؟؟
وقتی کهنه سرزمین من ، تو را بهار می داند.

 

رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد .

 

 

دلم براي کودکيم تنگ شده ...
براي روزهايي که باور ساده اي داشتم ، همه آدم ها را دوست داشتم ،
مرگ مادر "کوزت" را باور مي کردم و از زن "تنارديه" کينه به دل مي گرفتم !
مادرم که مي رفت به اين فکر بودم که مثل مادر "هاچ" گم نشود ...
دلم مي خواست "...ممُل" را پيدا کنم !
... از نجاري ها که مي گذشتم گوشه چشمي به دنبال "وروجک" مي گشتم !
تمام حسرتم از دنيا نوشتن با خودکار بود ... !
دلم واسه اون روزها تنگ شده

 

فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.

هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.

وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند.
هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست.

و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حولة حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما باخبر شدیم او مرده بود.
هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه...
حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون ؟

 

 

والا ما بچه بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا خانوم رضایی!
میگفت: شما... مام میگفتیم: ما؟
میگفت: بعله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبتر بشین!
مام میرفتیم عقب! بعد میگفت: یکم عقبتر!
آقا مام تا نزدیکیهای در ورودی میرفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشون نده..!
یعنی یه همچین اسکولای دوست داشتنی ای بودیم ما..!

 

هیچ کس سرجایش نیست
تو در آغوش دیگری
من تنها نظاره گر این هم آغوشی .

 

وقتی آدمهای کوچک را برای خودمون خیلی بزرگ کنیم, هم اونها را به اشتباه می اندازیم هم خودمون را

 

وقتي دل کسي رو بشکنيد... هر کاري هم که بعد از اون براش انجام بدين... اون ديگه هيچوقت براتون همون "آدم سابق" نمي شه هيچ وقت .

 

خودت را تصور کن

بی "او".....

شاید بفهمی چه کشیدم....

بی "تو"....

 

آيا وکيلم شما را تا ابد دوست خودم حساب کنم با هديه ناقابل يعني :
يک دل
يک دنيا صفا
يک دنيا محبت
...يک دنيا دوست داشتن

وکيلم؟؟

 

 

همیشه اشکها بخاطر کسی سرازیر میشن
که حتی نیست تا پاکشون کنه...

 

 

.::. نوشته هام بوی غم میدن اما مربوط به دلم نمیشن...من خوبم .::.

 

خدایا
یادم ده
بجای اینکه منتظر گرمای دستی باشم
خودم باعث گرم شدن دستی شوم !"

 

اي كاش يــــاد ميگرفتـــم
اگر در رابطه اي حرمتم زیر سوال رفت
برای همیشه با آن رابطه خداحافظی کنم
و به طور احمقانه اي منتظر معجزه نمانم..

 

از جداييمان براي هرکسي که گفتم ....
حق را به من داد ! اما ....
اينها نمي دانند من حق را نميخواهم ، حق که براي من" تو" نمي شود

 

 

بعد از تو ما هر چه زندگی‌ کردیم ،
در فضایی از دروغ و نیرنگ گذشت ،
بعد از تو خورشید مرده است و نام آن چیز که از دلها گریخته ، عشق است...

 

بی خیال ...
من دنبال دلت بودم ...
وقتی دلت با من نیست ، برو خوش باش ...
چه فرقی میكند كجا باشی...

 

می فهمی از نگاهم دریای غم درونم را؟؟؟!!
چشمانم زلال تر از آن است که بتوانم غمم را پشت لبخندی پنهان کنم!

 

خيال بوسه اي که اينجا جا گذاشتي اش ، بر لبانم سنگيني مي کند
به خاک مي افتم در مقابلت فکر مي کني چيز ديگري هم براي باختن دارم هنوز ؟!

 

"تـ ــ ــــــو " عاقبتـــــ در چشمان کسے اسیر میشوے

کهـ تـو را درکــــــ ....نه!!!

ترکــ خواهد کرد...

 

سکوت ... :
نه می گذارد بروم ، نه توانی
که بمانم.
افکارم را دزدید،
و مرا مابین لب هایش رها کرد.
... باز هم سکوت ...
عادتم داد این چرخ
زندگی یعنی زخم
زخم یعنی احساس ،
و در این شهر ،
احساس یعنی تا ابد تنهایی

 

 

از کودک فال فروش پرسیدند چه میکنی؟گفت:به ادمهایی که در امروزشان مانده اند فردا رو میفروشم............

 

هركسي تو را دوست داره 4 تا مريضي ميگيره : 1- فراموشي 2 ... 3 ... 4 ... 3 تاي ديگه را فرموش كردم

 

کاش دنیا یکبار هم که شده
بازیش را به ما می باخت مگر چه لذتی دارد
این بردهای تکراری برایش؟!

 

آدم های ساده را دوست دارم...

همان ها که بدی هیچکس را باور ندارند...

همان ها که برای همه لبخند دارند...
...
همان ها که همیشه هستند...برای همه هستند...

آدم های ساده را باید مثل یک تابلوی نقاشی ساعت ها تماشا کرد

آدم های ساده را دوست دارم...چه کنم که همه مثل گرگ شده اند!!!!!!!

 

به سلامتي اون سوالايي كه پرسيده نمي شن ولي جواباشون بغض مي شن تو دل آدم.. .

 

کسی که همیشه سعی میکنه بقیه رو شاد کنه
بیشتر از همه تنهاست
اون رو تنها نذارید
چون هیچوقت به شما نمیگه که بهتون نیاز داره ...

.::. یکم دلتنگی .::.

 

خيلي حالش خراب بود از زمين و زمان بريده بود, رفتم تو زندگيش...خيلي طول نكشيد كه حالش خوب شد. تشكر كردو رفت تو زندگي يكي ديگه...

و امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری که آدم نه خودش میداند دردش چیست و نه هیچ کس دیگر فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود دلش آغوش گرم میخواهد

تمام تنم می سوزد از زخم هایی که خورده ام دردِ یک اتفاق که شاید با اتقا قِ تـو دردش متفاوت باشد ویرانم می کند من از دست رفته ام ، شکسته ام می فهمی ؟ به انتهایِ بودنم رسیده ام ؛ اما اشک نمی ریزم پنهان شده ام پشتِ لبخنـدی که درد می کند

بار اول با معذرت خواهی بار دوم با گریه بار سوم با ریختن غرورت نگهش داری ! ولی بار چهارم... دیگه نه میشه و نه باید کاری بکنی! چون حتی اگه بمونه باز موقتیه ! یعنی کسی که دلش با تو نباشه و بخواد بره...میره! بفهــــــــــم ! پس فقط برو کنار و بهش بگو : خـــــــداحــافظ . بیشترش دیگه نمی‌ارزه باور کن؛

 

.::. با کلی دلتنگی و گلگی میخوام بنویسم .::.

 

قو وقتی جفتش میمیره اینقدر جیق میزنه که خودش هم میمیره اما آدم وقتی جفتش میمیره غصه میخوره که نکنه از تنهایی بمیره...!اینه رسم آدمها...

 

قصه اصحاب کهف یک شوخیست اینجا یک روز که بخوابی همه تو را از یاد می برند! 

 

 

 

.::. خداونداااااااااااا... .::.

 

خداوندا کدامین پل در کجای دنیا شکسته شده است

که هیچکس به خانه ارزوهایش نمیرسد؟؟؟


 

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

 

.::. فردا روز ولنتاینه...ولنتاین مبارک... .::.

 

سلام بچه ها...

خوبین؟

دلم گرفته فردا روز ولنتاینه...روز عاشقا...

این روز رو به تمام دوستای گلم مخصوصا شما مهربونای خودم تبریک می گم...امیدوارم دلتون همیشه شاد باشه...

دلم پر از گلایه ست اما.......

اما ترجیح می دم سکوت کنم و هیچی نگم ...

دعا کنید حالم از این بدتر نشه و با گذر این روزا دلم آروم بگیره و اشکی از چشام دیگه نیاد پایین...

این روزا عادت همه رفتن و دل شکستنه...

درد تموم عاشقا پای کسی نشستنه...

اما من برعکس این شعرم...این روزا من دل میشکونم...

من بی خیال همه ام..

منم که میرمو تنهاش میذارم...

منم که نمی خوام کسی تو زندگیم باشه...

هرکی که دوسم داشتو از خودم رنجوندم...

آخه وقتی میدونی فایده ای نداره

طرف نمی فهمتت...

نمی تونه درک کنه حرفاتو...

وقتی میدونی اونم میره...

اونم دروغ میگه...

همون بهتر که تنهاش بذاری...

اولش خیلی سخته اما بعدش راحت میشی...

آزاد میشی...

من هنوزم نمی دونم تو این چند روز چه مرگمه فقط می دونم دلم گرفته...

حالم خوب نیست...

اما نه... من باید حالم خوب شه...

ولی...

آخه چجوری؟

خودمو درگیر درس کردم...

یه درسی به نام آرشیکد که برنامست و باید یادش بگیرم واسه طراحی پروژه هام بدرد بخوره...

دیروز رفتم پیش یکی از دوستام به نام فاطمه امانت...قراره با صد تومن این برنامه رو یادم بده...

دیروز که بد نبود...

هر روز ساعت ۵ تا ۶ونیم عصر میرم پیشش که یادم بده...

امیدوارم که خوب یاد بگیرم...

میخوام غم و غصه هامو بیخیال باشم میخوام به چیزای خوب فکر کنم

این ترم ترم ۸ مهندسی معماریمه...ترم بعدی هم ترم آخرمه...

من تو دانشگاه آزاد آبادان درس می خونم اینارو واسه کسایی میگم که نمی دونن من کیم...اسم من سولمازه ...۲۳ سالمه...بچه آبادانم...این روزا خیلی تنهام...

اما تنهاییمو دوست دارم یعنی باید دوست داشته باشم...برای ادامه راه باید امید داشته باشم....یه زمانی خیلی اعتماد به نفس بالایی داشتم اما حالا انگار دیگه اون سولی نیستم...من برای زندگیم هدف بزرگی داشتم...اما حالا احساس میکنم هدفی ندارم...

شاید اگه باز بخوام بی خیالی طی کنم....بشه برگردم به اون روزا که هدف داشتم امید داشتم...اعتماد به نفس بالایی داشتم...

از خدا میخوام کمک کنه که برگردم به همون روزام که کسی نبود که دلمو بشکونه جز خودش هیشکیو تو دلم راه نمی دادم خدا جونم خودت می دونی چقدر دوست دارم می دونی که غیر تو کسی و ندارم پس کمک کن که آدم شم...بشم بنده خوب خودت همونی که جز تو کسی و تو دلش راه نمی داد میگفت فقط و فقط خودت...دوست واقعیم تو بودی یادته خدا جونم؟یادته چه گریه هایی سر سجاده نمازم می کردم یادته چطور با تو درد و دل می کردم یادته چقدر وابستت بودم؟ای بابا مگه میشه یادت نباشه...خدا کمک کن بشم همونی که بودم که نمازش قضا نمیشد که مهربون بود نه سنگدل...همونی که بهت توکل می کردو میرفت امتحان بده میرفت که کارشو انجام بده...همیشه اسم خودت رو زبونش بود نه هیچ کس دیگه آره خدا جون منو آدم کن من خیلی ازت دور شدم می دونم اما از امروز می خوام برگردم خدا جونم کمک کن...

الهی به امید تو...

بچه ها شرمندتونم به مولا ...ببخشید این همه حرف زدم ولی بدونید من خدایی داشتم که رفیقم بود ...یه روز به دوستم گفتم خدا منو فراموش کرده دیگه دوسم نداره...اون گفت این چه حرفیه که تو میزنی اون همیشه هواتو داشته و داره و خواهد داشت...این تویی که فراموشش کردی این تویی که باید برگردی راستش حق با اون بود خدا ما آدما رو خیلی دوست داره اما این ماییم که یه وقتایی اونو از یاد می بریم...

مراقب مهربونیاتون باشید

شمارو به خدا میسپارم...

بوووووووووووووووووووس بابای...

 

.::. مهم نیست آدما چرا وارد زندگیت میشن .::.

 

مهم نیست آدما چرا وارد زندگیت میشن و
به چه علتی ازت فاصله می گیرن.
این مهمه که باور داشته باشی
هر فردی که وارد زندگیت میشه
مسئول رسوندن یه پیغام بهته.
سعی کن از این پستچی بهترین نامه رو بگیری.
شاید اگر اون نمیومد تو همیشه منتظر یک تجربه،
یه خبر....میموندی...

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

 

ولنتاین چیست ... ؟! روزی که در سال یک بار تنهایی

مان را چند برابر به رخمان میکشند ... !!!

 

.::. یکم بهونه واسه این همه دلتنگی .::.

 

همدم تنهائی من باش
نه همدم تنم برای یک شب

 

نمیدانم این عـــــــشــــق من است که تاریخ انقضا دارد ....

یا لــــــیاقــــت تو ... به هر حال دیگر دوستت ندارم...

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

 

 

وقتی کسی برای نداشته هایت بهانه میگیرد .... بهتر است او را هم نداشته باشی ؛ تا به نداشته هایت اضافه شود ... !!!

 

.::. چه سخته .::.

 

چقدر سخته ...

وقتی بفهمی

دیگه عاشق شدن هم قشنگ نیست ...
...

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد

 

این بار مبلغ قبض موبایلم خیلی کم شده بود .....

اما اصلا خوشحال نشدم .....شش هزار و هشتصد.. ...

عددی که تنهایی ام را به رخ م می کشید

 

.::. دوستت دارم .::.

 

نميدانم دوستت دارم چه واژه عجيبيست که هرکس ميگويدعاشق تر ميشود و هرکه ميشنود بي تفاوت تر

 

تصاوير جديد زيباسازی وبلاگ , سايت پيچك » بخش تصاوير زيباسازی » سری دوم www.pichak.net كليك كنيد